نیلوفرنیلوفر، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
نرگسنرگس، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

یکی یه دونه، عزیز دردونه، چراغ خونه

شيرين زبوني خانوم كوچولوي خونه ما

مامان قربونت بشه كه تا دهنتو باز مي كني فقط شكر ميريزي. خيلي شيريني ماشاالله با هر كلمه اي كه ميگي من فقط دلم آب ميشه كه نمي تونم بخورمت ..... جـــــــــــــــون دلـــــــــــــــــمــــــــــِــــــــــــــــي اينم كلمه هايي كه جينگيل بلا برا ما ميگه: بابا  = بَ بَ مامان = ما ما به به = به به شير = مَم بيرون رفتن = دَ صداي گربه = مَــــــــــــــــــو تازگيا هم كه هر كي عطسه يا سرفه مي كنه شما اداشو درمياري، اون روز كه صداي خنده منو تقليد ميكردي. و يكي ديگه از كاراي قشنگت اينه كه تا ميگم دس دس تو شروع ميكني به دست زدن موقع خداحافظي هم كه باي باي ميكني دوستت دارم عشقم.     ...
18 آبان 1392

نيلوفر و جوجه

ساغر جون دختر عمه نگين واسه دخملي بلبل آورده.... بعد تو چكار كردي؟ انگشتتو گذاشتي تو دهن بلبله چه ذوقي داره برا جوجه جوجه بيچاره مرگو با چشماش ديد. اصلا مرد و زنده شد اينم كبوتر. بابايي يه جفت خريده واسه خودت ...
18 آبان 1392

ماکارونی خورونه

  می خوام ببینم تو گوشم ماکارونی نیست؟ شاید باشه! ها مثه اینکه نبود........ دیدین تو این یکی بود؟ آخه خودم گذاشته بودم فقط یادم نمی اومد کجاست!!!!!!!!!!!!!!!! زیر موهام نیست؟ شما بی زحمت نیگاه کنین......... دستت درد نکنه مامانی خیلی خوشمزه ست ...
17 آبان 1392

شالاپ شولوپ، آب بازی

مامان فدای اون خنده هات بشه . می دونستی که تو شکر پنیر ؟ من خودمو کشتم تا تونستم همین چنتا عکس نصفه و نیمه ازت بگیرم. از بس آب بازی دوست داری یه جا که بند نمی شدی همش آب می پاشیدی این طرف و اون طرف. من عاشقتم مامانی ...
17 آبان 1392